اتاق خاطرات من

خاطرات این "منِ تنها"!

اتاق خاطرات من

خاطرات این "منِ تنها"!

قرمز و نارنجی!

یکی از خانم های مسئول دانشگاه با چند تا آقایونِ مسئول پشت ی میز نشسته بودن مشغول مرتب کردن پرونده های دانشجوهای جدیدالورود.

خانمه از یکی از آقایونِ مسئول پرسید : آقا پوشه ی رشته ی فلان چه رنگیه؟

آقای مسئول دستشو گذاشت رو پوشه های نارنجی و گفت: "این قرمزا" !

خانمِ مسئول گفت: اینا که نارنجیه ! حالا نارنجی بذارم یا قرمز؟ (چون هر دو رنگ پوشه ی نارنجی و قرمز روی میز بود)

آقای مسئول دوباره  به پوشه های نارنجی اشاره کرد و گفت "  همین قرمزا دیگه! "

البته آقای مسئول درست خیلی گرفتار بود ولی گمان نمیکنم که کوررنگی داشته باشه!

بازم خانمِ مسئول گفت: اینا نارنجیه. . . و باز هم عکس العمل آقای مسئول همین بود! به نارنجی میفرمودند قرمز!


خلاصه اینکه بنده بعد از نظاره ی این منظره یاد این جمله افتادم:

هر وقت آقایون  فرق بین رنگهای قرمز و  نارنجی و جیگری و دونه اناری وسرخابی وآلبالویی رو متوجه شدند خانم ها هم پارک دوبل رو یاد میگیرن!


والا . . .



نظرات 2 + ارسال نظر
مسعود چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت 15:22 http://bbin.blogfa.com

تو بیا و نظر نده اونوقت میفهمی
--------------------------------------------------
همه ملت از این نمونه دوست ها دارن ...

خب خداروشکر فکر کردم فقط من گرفتاره این اعجوبه ها هستم!

مسعود سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 14:35 http://bbin.blogfa.com

سلام
شما هم لینک شدید ... نبینم بیای و نظر ندی ها ...

حالا ما که اینقدرا هم بی مرام نیستیم!
ولی بر فرض که اومدم ونظرم ندادم، چطوری متوجه میشید؟!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.